Web Analytics Made Easy - Statcounter

درست مثل چند روز پیش در بخش‌هایی از استان‌های اصفهان، زنجان، البرز، تهران و خراسان. آن‌طور که جعفر میعادفر، رئیس سازمان اورژانس گفته است فقط در حوادث جوی پنجشنبه گذشته، 18خرداد، 53نفر مصدوم و 6 نفر از هموطنان فوت کرده‌اند. در سیلاب خراسان شمالی محور بجنورد- گلستان نیز چهار نفر از هموطنان جانشان را از دست داده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 این در حالی است که گزارش آماری سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور نشان می‌دهد ایران چهارمین کشور سیل‌خیز دنیاست به‌گونه‌ای که طی ۱۰ سال اخیر بیش از هزار و ۶۰۰ سیل در آن رخ داده که هر کدام از آن‌ها میانگین 40 میلیارد تومان خسارت اقتصادی بر جای گذاشته است که جمع آن حدود 64هزار میلیارد تومان می‌شود.

به عقیده کارشناسان یکی از راه‌هایی که می‌تواند تهدید سیل را به فرصتی برای مقابله با کم‌آبی و خشکسالی تبدیل کند، عملیات آبخیزداری و آبخوان‌داری است. اما با این‌حال لایحه اجرای گسترده عملیات آبخیزداری در نقاط بحرانی سیلاب‌خیز کشور هنوز در هیئت دولت خاک می‌خورد، این درحالی است که رئیس‌جمهور کشورمان پس از سیل‌های مرداد سال گذشته، دو هفته مهلت برای تصویب آن تعیین کرده بود.

از چند روز پیش سازمان هواشناسی بارها نسبت به فعالیت سامانه بارشی و بالا آمدن آب رودخانه، آب‌گرفتگی معابر عمومی و سیلابی شدن مسیل‌ها  در استان‌های یادشده هشدار قرمز داده بود، اما این هشدارها از سوی بخشی از جامعه مورد توجه قرار نگرفت. این‌ها تنها نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد برای پیشگیری و مدیریت سیلاب در کشور آمادگی لازم را نداریم.

محمد فرامرز، مدیرکل دفتر کنترل سیلاب و آبخوان‌داری سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور به قدس می‌گوید: اینکه چرا این همه مشکل سیلاب‌ها را داریم باید گفت این موضوع ریشه در عامل طبیعی و انسانی دارد. عامل طبیعی آن به رخدادهای طبیعی مانند شدت بارش‌ها و دوره‌های مختلف بازگشت آن‌ها، تغییرات آب‌وهوایی و... برمی‌گردد.

وی سپس به عامل انسانی یا انسان‌ساز سیلاب‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: نقش این عامل در سیلاب‌هایی که در کشور اتفاق می‌افتند و خسارت‌هایی به‌دنبال دارند بیش از عامل طبیعی است.  

تصرف و تجاوز حریم رودخانه‌ها، تغییر کاربری اراضی، تخریب سرزمین و چرای بی‌رویه دام مهم‌ترین عوامل انسان‌ساز سیلاب‌ها و تشدید خسارت‌های ناشی از آن‌ها در کشور است به‌گونه‌ای که وقتی وارد حریم و بستر رودخانه‌ها می‌شویم و آن‌ها را تغییر کاربری می‌دهیم و تبدیل به جاده و خانه می‌کنیم و... موجب افزایش خسارت ناشی از سیل می‌شویم.

فرامرز با اشاره به اینکه بررسی عکس‌های هوایی از سرزمین ایران نشان می‌دهد توسعه شهرها در حریم و بستر شهرها بسیار بالاست، می‌گوید: مثلاً  تهران، پایتخت کشور 16 رودخانه یا زیر حوضه آبخیز دارد که از دامنه جنوبی البرز سرچشمه می‌گیرند که بیشتر آن‌ها در پایین‌دست محصور شده‌اند و دیگر آن‌ها را نمی‌بینیم، چون به خیابان، هتل، ساختمان و... تبدیل شده‌اند. بنابراین در چنین وضعیتی اگر سیلابی که مثلاً در 70 سال پیش می‌آمد الان بیاید خسارتی که از نظر جانی و مالی خواهد داشت بسیار سنگین‌تر خواهد بود، زیرا حریم و بستر رودخانه‌ها تغییر کاربری یافته‌اند و سیل هر چیزی که جلویش باشد را با خود خواهد برد. 

وی سپس به بحث آبخیزداری و نقش آن در سیلاب‌ها می‌پردازد و می‌گوید: موضوع آبخیزداری، مدیریت رواناب‌هاست نه کنترل سیلاب‌ها، اما ارزیابی‌های تحقیقاتی نشان می‌دهند در بیشتر مناطقی که عملیات آبخیزداری را اجرایی کرده‌ایم این موضوع در مهار سیلاب و کاهش آسیب‌های آن مؤثر بوده است. بنابراین هدفمان از عملیات آبخیزداری این نیست که مانع سیل در کشور شویم، چراکه وقوع سیلاب در کشور اجتناب‌ناپذیر است، بلکه هدف آن اثربخشی در این موضوع است. بنابراین می‌توان گفت آبخیزداری همه چیز نیست. یعنی اگر آبخیزداری در تمام کشور هم انجام شود ولی همچنان عامل دخالت انسانی در سیلاب‌ها وجود داشته باشد مثلاً حریم و بستر رودخانه‌ها به‌درستی مدیریت و حفظ نشوند، باز هم خسارت‌های وقوع سیلاب سنگین خواهد بود.

فرامرز درخصوص آخرین وضعیت لایحه اجرای گسترده آبخیزداری در نقاط بحرانی و سیلاب‌خیز کشور هم می‌گوید: حدود یک سال پیش سازمان منابع طبیعی این لایحه را تدوین و به هیئت دولت تقدیم کرد، اما گویا دولت نظرهایی روی آن دارد، بنابراین هنوز نهایی نشده تا به تصویب برسد.

 وی در پاسخ به اینکه برای آبخیزداری نقاط بحرانی و سیلاب‌خیز کشور چه میزان بودجه نیاز است؟ می‌گوید: در حال حاضر کار مطالعه آبخیزداری 19میلیون هکتار از اراضی کشور انجام شده و آماده اجرای عملیات آبخیزداری است که برای این منظور نیازمند حدود 900هزار میلیارد تومان بودجه هستیم. امسال هنوز بودجه‌ای در این زمینه به سازمان ابلاغ نشده، اما سال  گذشته برای آبخیزداری هزارو530 میلیارد تومان از محل تملک دارایی و سرمایه‌ای و 2هزارو360 میلیارد تومان هم تهاتر نفت داشتیم که تخصیص این میزان بودجه برای اجرای برنامه یاد شده با آن چیزی که نیاز است فاصله بسیار زیادی دارد.

توجه به هشدارهای هواشناسی باید به فرهنگ تبدیل شود

صادق ضیائیان، رئیس سابق سازمان هواشناسی هم به قدس می‌گوید: سیلاب و خسارت‌های ناشی از آن دو بُعد دارد؛ نخست  اینکه گاهی حجم و شدت بارندگی به حدی است که واقعاً نمی‌شود جلو سیلاب را گرفت. فرض کنید کانال‌ها و زیرساخت‌های یک شهر برای شدت باران 10 میلیمتری  فراهم شده، اما اگر بارش 50 میلیمتری برای یک زمان کوتاهی ببارد دیگر نمی‌توان کاری کرد، پس وقوع سیلاب در چنین وضعیتی حتمی است. 

از سوی دیگر، نمی‌توان زیرساخت‌های شهر را برای بارش‌های خیلی سنگین طراحی کرد، چون هزینه زیرساخت‌ها را خیلی بالا می‌برد. به همین دلیل گاهی می‌بینیم پاریس، پایتخت فرانسه هم سیلابی می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: بُعد دیگر قضیه که مربوط به میزان خسارت ناشی از سیلاب می‌شود قابل پیشگیری است. البته بخشی از خسارت‌های وارده ناشی از سیلاب اجتناب‌ناپذیراست، چون این‌ها پدیده‌های حدی جوی هستند که به ندرت شکل می‌گیرند و حتی اگر در کشورهای پیشرفته هم اتفاق بیفتد خسارت‌هایی را به دنبال دارد. با وجود این، توجه مردم به هشدارهای جوی سازمان هواشناسی و میزان آمادگی دستگاه‌های اجرایی برای مقابله با سیلاب در کاهش خسارت‌ها به‌ویژه از نظر جانی بسیار تأثیرگذار است.

ضیائیان عملکرد دستگاه‌های اجرایی را در سیلاب‌های اخیر خوب توصیف می‌کند و می‌گوید: با توجه به حجم و گستردگی بارش‌های اخیر، دستگاه‌های مسئول در دو سه مورد واقعاً خوب عمل کردند. مثلاً در استان تهران و شهرستان فیروزکوه اگر تدابیر لازم از سوی دستگاه‌های اجرایی پیش‌بینی نشده بود به طور قطع خسارت‌های مالی وارده بسیار بیشتر از این بود که اتفاق افتاد. یا مدیریت بحران خراسان شمالی و دیگر دستگاه‌های اجرایی این استان واقعاً پای کار آمدند و نهایت تلاششان را برای مهار سیلاب و کاهش خسارت‌های احتمالی انجام دادند. اما نکته اینجاست که توجه به هشدارهای هواشناسی باید در کشور به فرهنگ تبدیل شود. یعنی وقتی هشدار جوی داده می‌شود افراد باید تمام تلاش خود را انجام دهند تا کمترین آسیب را ببینند، اما مردم ما کمی بی‌پروا هستند. مشکل اینجاست که وقتی سازمان هواشناسی هشدار جوی و وقوع سیلاب را در یک منطقه می‌دهد بعضی از افراد باور ندارند که به احتمال زیاد این اتفاق می‌افتد. یعنی شاید هم این اتفاق نیفتد چون پیش‌بینی‌های هواشناسی با احتمال همراه است.

وی می افزاید: هشدارهای جوی شبیه آیین‌نامه راهنمایی و رانندگی است؛ همه می‌دانیم که مثلاً نباید از چراغ قرمز عبور کنیم و یا در خطوط ممتد سبقت نگیریم، اما برخی از رانندگان چنین کارهایی می‌کنند که شاید تا 10 بار هم اتفاقی پیش نیاید، ولی بی‌تردید برای بار یازدهم تصادف می‌کنند و دچار مشکل می‌شوند. درخصوص هشدارهای جوی هم وضعیت این گونه است. برای مثال وقتی سازمان هواشناسی نسبت به وقوع سیلاب هشدار می‌دهد و از مردم می‌خواهد به کوهستان‌ها، دامنه کوه‌ها، حریم و بستر رودخانه‌ها نروند و جان و مال خود را به خطر نیندازند، شاید اصلاً این اتفاق نیفتد، اما عقل سلیم حکم می‌کند احتیاط کنیم چون احتمال تحقق پیش‌بینی هواشناسی بیش از تحقق نیافتن آن است. 

منبع: روزنامه قدس

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: حریم و بستر رودخانه ها دستگاه های اجرایی عملیات آبخیزداری سازمان هواشناسی میلیارد تومان نقاط بحرانی سیلاب ها وقوع سیلاب سیلاب خیز خسارت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۶۹۱۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اسرائیل جرأت نشان دادن خسارت عملیات ایران را نداشت

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه ایران، سردار غلامعلی رشید از فرماندهان عملیات «وعده صادق» در گفت‌وگویی مطرح کرد: دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی بر نمی‌گردد.

عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید مهم‌ترین دستاورد این عملیات چه بود؟

مهم‌ترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایه‌های ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا می‌کرد من بی‌حریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلی‌ای که در این سال‌های اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است. شهید حاج قاسم سلیمانی می‌گفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسی‌ها و کشورهای غربی آن را کاشته‌اند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است. یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو می‌پاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانه‌های غربی به او کمک می‌کنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانه‌ای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده می‌شود.

جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟

این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کرده‌اند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما می‌خواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفته‌اند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند. چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها می‌گویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزب‌الله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام می‌شود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.

اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسه‌ای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است. یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو. یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار می‌گیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد. عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شده‌ای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه می‌توانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیات‌هایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام می‌کنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود می‌شود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونه‌ای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حمله‌ای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش می‌سازد دروغین است.

وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفه‌های جغرافیایی و جمعیتی چگونه می‌بینید؟ فکر می‌کنید بحران‌های مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبه‌رو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟

ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانه‌های غربی به تصویر می‌کشند. بعضی وقت‌ها اسرائیل می‌آید در ایران کاری انجام می‌دهد و مثلاً دانشمند هسته‌ای ما را ترور می‌کند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام می‌دهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگ‌تر از چیزی که بوده نشان می‌دهد؛ کل امپراطوری رسانه‌ای غرب هم از او پشتیبانی می‌کند؛ چون اسرائیل با کمک‌های مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار می‌دهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و هر نوع کمکی که بخواهد. در حال حاضر فرمانده سنتکام در تل‌آویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی می‌جنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.

کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشته‌اند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد می‌کنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولت‌ها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست. در این کتاب آمده که جمعیت یهودی‌های اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شده‌اند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم می‌کنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعه‌ای که در آن سرزمین اشغالی جمع شده‌اند، بی‌هویت‌اند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیل‌دهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچ‌کدام از عناصر و مؤلفه‌های مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.

اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوسته‌اند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد. دشمنان و رسانه‌های معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت این‌گونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوت‌ها در راستای همدلی خود استفاده می‌کنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیت‌ها را بیشتر کرده است. همه این قومیت‌ها و گروه‌های متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذره‌ای احساس خطر می‌کنند، یک دل و یک زبان کنار هم می‌مانند و برای دفاع از ایران با هم متحد می‌شوند. عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درون‌زا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برون‌زا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفه‌هایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل می‌شود، ندارد.

درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بین‌المللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.

دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، به‌وضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیب‌پذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمی‌گردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.

ملت‌های مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموخته‌اند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد. مشخصه‌های امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملت‌ها می‌بینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باج‌خواهی، جنایت و نسل‌کشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.

مهم‌ترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور می‌کرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشک‌ها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیک‌های ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور می‌کرد با تکیه بر قدرت‌های امریکا و ناتو، بازدارندگی‌اش تضمین شده است. وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرت‌های ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایه‌های دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشک‌های پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید. رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمی‌آمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابه‌های ایران، پایگاه‌های نظامی رژیم صهیونیستی را درهم می‌کوبیدند.

با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستاده‌ایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرت‌های غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلی‌ها و مشت‌های محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.

این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شده‌اند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانه‌های متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانه‌های ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موج‌های بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت می‌کند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولت‌های اروپایی، انسان را یاد جنگ‌های صلیبی می‌اندازد.

امریکا و دولت‌های اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینه‌های راهبردی که امریکا و دولت‌های اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی می‌پردازند، مورد قبول ملت‌های غربی نیست. آیا انسان‌هایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملت‌هایشان، مانع سیاست‌های دولت‌های خود در حمایت از نسل‌کشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟

یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانه‌ها از خود به نمایش می‌گذارد، یکی نیست؟

خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانه‌ها می‌سازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش می‌سازد؛ اینکه من بی‌حریفم و حریف ندارم.

در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان می‌دانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس می‌گویند که اسرائیلی‌ها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانک‌ها و در قرارگاه‌ها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمی‌شد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکایی‌ها هم می‌گویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد می‌کند، به منطقه که آمده بود، به نخست‌وزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگه‌اش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند. بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایت‌های مستقیم امریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار می‌دهند حتی سلاح کشتار جمعی یعنی بمب اتم!

دیگر خبرها

  • اسرائیل جرأت نشان دادن خسارت عملیات ایران را نداشت
  • شکسته شدن بند خاکی در روستای بیجورد بردسکن بر اثر سیلاب
  • سهم ۲۴ درصدی آبخیزداری از کل حوزه‌های سیل خیز کشور/ اعتبار کافی نیست
  • برنامه هفتم پیش از پایان مجلس یازدهم به دولت ابلاغ می‌شود
  • بلعیده شدن خودروها در سیل تسوج + فیلم
  • بلعیده شدن خودروها در سیل تسوج
  • لحظه وحشتناک بلعیده شدن خودروها در سیل تسوج | ویدئو
  • امدادرسانی به ۳۵ حادثه دیده سیلاب در ایلام
  • دولت برای تصویب لایحه حمایت مادی و معنوی پرستاران اقدام کند
  • رعایت کرامت مرزنشینان و ساحل‌نشینان خط قرمز دولت است